قرص آرام بخش پارت[۳۰]
*چند سال بعد*
[نکته"میتسو به کل اعضای بونتن و کاکوچو رو فراموش کرده]
چند ماه قبل یاشا مرد گفته میشه که یکی اونو کشته معلوم نیست الان چند روزی هست که به توکیو برگشتم داخل کافه نشسته بودم یک لحظه چشم به بیرون خورد یک پسری با موهای بنفش خیلی برام آشناست انگاری یک جا دیدمش نمیدونم کجا بعد نگاهی به من کرد انگاری جن دیده داخل کافه اومد و روبهروم نشست
ران''میتسو
میتسو''تو کیی
ران''منم ران تو دوست دختر سانزو بودی
میتسو''سانزو؟*به یاد آوردن گذشته*چيه چی میخوای
ران''پس یادت اومد راست میخواستم برگردی پیش سانزو
میتسو''نه
ران''چرا
میتسو''مگه من زندانیم که داخل خونه زندانیم میکنه من اصلا برنمیگردم
میخواستم برم که دستمو گرفت و گفت
[نکته"میتسو به کل اعضای بونتن و کاکوچو رو فراموش کرده]
چند ماه قبل یاشا مرد گفته میشه که یکی اونو کشته معلوم نیست الان چند روزی هست که به توکیو برگشتم داخل کافه نشسته بودم یک لحظه چشم به بیرون خورد یک پسری با موهای بنفش خیلی برام آشناست انگاری یک جا دیدمش نمیدونم کجا بعد نگاهی به من کرد انگاری جن دیده داخل کافه اومد و روبهروم نشست
ران''میتسو
میتسو''تو کیی
ران''منم ران تو دوست دختر سانزو بودی
میتسو''سانزو؟*به یاد آوردن گذشته*چيه چی میخوای
ران''پس یادت اومد راست میخواستم برگردی پیش سانزو
میتسو''نه
ران''چرا
میتسو''مگه من زندانیم که داخل خونه زندانیم میکنه من اصلا برنمیگردم
میخواستم برم که دستمو گرفت و گفت
۱.۱k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.